سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با تو تا حق
هر که به مردم خوش گمان گردد، دوستی آنان رابه دست می آورد . [امام علی علیه السلام]
>>غزال یکتا ( سه شنبه 88/4/9 :: ساعت 11:5 صبح)

در حالیکه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اسلامی در روز جمعه 22 خرداد برگزار میشد، پس فردای آنروز یعنی در تاریخ یکشنبه 24 خرداد در فرانسه نیز انتخابات محلی تنها در یک شهر برگزار شد.

در این روز مردم شهر پرپینیان در جنوب فرانسه در طی نه ماه برای بار دوم به پای صندوق های رای میرفتند زیراکه انتخابات قبلی این شهر بوسیله شورای عالی اداری باطل اعلام شده بود. شاید برای بسیاری از ما ایرانیان دلیل ابطال این انتخابات، در این روزها که تقلبات میلیونی مورد اعتراض رای دهندگان ایرانی است، آموزنده و قابل توجه باشد.

دلیل ابطال انتخابات شهر پرپینیان در فرانسه چه بوده است؟ در یکی از 66 شعب اخذ رای، رئیس شعبه که درضمن برادر یکی از کاندیداها بوده است سه تعرفه رای را در جیب و جوراب خود پنهان کرده بود!

بازنده انتخابات خواهان ابطال این انتخابات شد. دادگاه بدوی این انتخابات را باطل کرد. فردی که در این انتخابات برنده شده بود (یعنی برادر آقای متقلب) نسبت به حکم بدوی به شورای عالی اداری شکایت نمود و خواهان تائید نتیجه انتخابات شد.

شورای عالی اداری درحکم نهائی خود این تقاضا را رد کرد و حکم دادگاه اداری را تائید و انتخابات را باطل اعلام نمود.

شورای عالی اداری در حکم نهائی خود آورده است که ار آنجائی که سه تعرفه در جیب و جوراب رئیس شعبه پیدا شده است، نمیتواند سلامت انتخابات و صدق نتیجه را تائید کند. تعداد کل آرا این انتخابات محلی 41983 رای بوده است و در این میان سه تعرفه نیز در جیب و جوراب آقای متقلب پیدا شده است. توجه شود که در قبال هر 13994 رای یک رای باطله وجود دارد (تعداد کل آرا تقسیم بر تعرفه های باطله). لازم به ذکر است که نفر برنده انتخابات، 574 رای بیش از بازنده انتخابات کسب کرده بود.

شورای عالی اداری فرانسه نیز میتوانست مانند شورای نگهبان عمل نماید و بگوید که حتی اگر این سه تعرفه را (که حتی به صندوق نیز ریخته نشده اند) از مجموع آرا کسر نمائیم بازهم نتیجه انتخابات تغییر نخواهد کرد و در نتیجه نیازی به ابطال انتخابات نیست! شورای عالی میتوانست فقط آرا صندوق مورد نظر را باطل کند و با استناد به آرای بقیه صندوق ها نتیجه انتخابات را تائید نماید، اما چنین تصمیمی نیز یک نوع سمبل کاری بشمار میآمد و شورای عالی اداری آنرا دنبال نکرد.

وظیفه دادگاه نه تنها حفظ بیطرفی و صیانت از تمامی آرا و احترام به رای دهندگان بلکه از آن مهمتر تنبیه شدید متقلبان و بی اثر کردن کامل عملیات آنان است، مجرمانی که با تقلب و تخلف خود، در مسیر اجرای اراده رای دهندگان سنگ اندازی میکنند و خواهان تحمیل اراده مجرمانه خویشند، ولو آنکه اکثریت نیز باشند. وظیفه دادگاه انتخاباتی یک وظیفه صرفا حسابداری و جمع و تفریق آرا نیست بلکه پاسداری از آرا و منکوب کردن متقلبان و تضمین حرمت و پاسداری از اراده ملی که در انتخابات به نمایش گذاشته میشود است، رعایت اصل اساسی سلامت و صداقت کامل انتخابات و خدشه دار نبودن آن از نتیجه انتخابات به مراتب مهمتر است.

اگر تمامی دلایل کاملا حقوقی و مستند مخالفین در انتخابات اخیر در ایران را به کناری بگذاریم، اگر وجود بیش از 100 در صد رای ماخوذه نسبت به دارندگان حق رای در نیمی از حوزه های رای گیری را ملاک مستندی برای ابطال انتخابات ندانیم، اگر صفر رای برای یکی از نامزدها را در تعداد بیشماری از صندوق ها، همان صندوقهائی که حداقل یک نفر ناظری که آن نامزد برای نظارت معرفی کرده است، به او رای داده است، را نیز دلیل متقنی برای تقلب گسترده و بی سابقه بشمار نیاوریم و تنها به اعتراف سخنگوی شورای نگهبان بسنده کنیم، بازهم چاره ای جز ابطال انتخابات وجود ندارد.

سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده است که آرای شهرهائی که تعداد رای دهندگان آن بیش از تعداد دارندگان حق رای است سه میلیون میباشند. همو ادامه میدهد که اگر این سه میلیون رای را در نظر نگیریم و از نتایج نهائی کسر نمائیم بازهم در نتیجه آرا تغییری حاصل نمیشود. این جمله اخیر آقای سخنگو نشانگر آنست که شورای نگهبان به رسالت خویش عمل نمیکند و خود را تا سطح یک ماشین حساب پائین میآورد.

وظیفه شورای نگهبان تنبیه تقلب و تخلف است. وظیفه شورای نگهبان ابطال انتخابات خدشه دار است، حتی اگر فرد منتخب دارای اکثریت نیز باشد. وظیفه شورای نگهبان تبدیل شدن به یک ماشین حساب نیست!

سه میلیون رای باطل برای ابطال انتخابات 39 میلیونی کافی است. به عبارت دیگر از هر سیزده رای یکی از آنها باطل است! چنین تقلب و تخلفی تمامی انتخابات را فاسد میکند و نه بخشی از آنرا! هیچ داور عادلی نمیتواند این فساد همه جانبه را به حوزه های مورد نظر محدود کرده و با تائید کل انتخابات آب تطهیر بر تقلبی چنین گسترده بریزد. توجه شود که در انتخابات شهر پرپینیان نسبت تعرفه های معبتر به آرا باطله، 13994 میباشد! به عبارت دیگر در قبال هر 13994 رای یک رای باطل بوده است!

کدام یک از این دو روش به عدالت نزدیکتر است؟ روش شورای نگهبان جمهوری اسلامی یا روش شورای عالی اداری فرانسه؟

*این یک ایمیل جالب بود که برام ارسال شده بود.


  نوشته های دیگران ()
>>غزال یکتا ( پنج شنبه 88/3/28 :: ساعت 3:51 عصر)

معجزه چیز خوبی است که از قضای روزگار هفته ای سه بار، سالی 56 هفته و ماهی 37 روز در زندگی سیاسی ایرانی اتفاق می افتد. انتخابات اخیر که با رای اکثریت مردم به میرحسین موسوی و در نتیجه پیروزی قاطعانه احمدی نژاد انجامید، یکی از این معجزات بود، به برخی نکات آن توجه کنید

 

اول، یک ماه قبل از اینکه رای گیری انجام شود، نتیجه انتخابات توسط دوست رئیس جمهور دقیقا به همین میزان اعلام شد. حمید رسائی یک ماه قبل گفت در انتخابات یک ماه بعد احمدی نژاد 24 میلیون و موسوی 12 میلیون رای می آورد. وزیر کشور برای اجرای این معجزه زحمات بسیاری کشید.

 

دوم، از دو هفته قبل از انتخابات سی میلیون نفر در همه شهرها به نفع یک نامزد انتخاباتی به خیابان آمدند، ولی روز انتخابات 12 میلیون نفر به او رای دادند.

 

سوم، یک روز قبل از برگزاری انتخابات رئیس جمهوری که 24 میلیون رای آورد، تمام شهرها تحت کنترل نظامی قرار گرفت و ارتباط اس ام اس قطع شد.

 

چهارم، پنج ساعت قبل از پایان رای گیری نتیجه شمارش آرایی که هنوز نوشته نشده بود، معلوم شد و در سایت طرفدار دولت اعلام شد و دو ساعت قبل از پایان رای گیری نامزدها تحت مراقبت قرار گرفتند.

 

پنجم، سه ساعت قبل از پایان رای گیری رئیس جمهوری که با دوازده میلیون اختلاف پیروز شده بود، طرفداران نامزدی که محکوم به شکست خوردن شده بود، دستگیر شدند تا متوجه شوند که دقیقا چطوری شکست خورده اند.

 

ششم، رای گیری دو ساعت قبل از اینکه تمام شود، پایان یافت و چون جمهوری اسلامی علاقه مفرطی به مشارکت بیشتر مردم داشت، و در حالی که مردم توی صف ها منتظر رای دادن بودند، رای گیری را تمام کرد که بیش از این به حضور ملت افتخار نکنند.

 

هفتم: یک ساعت قبل از پایان رای گیری نتیجه شمارش آرا با درصد رای افراد معلوم شد و وزارت کشور مواظب بود که در جریان اعلام آرا هیچ تغییری در منحنی نسبت آرای نامزدها به هم اتفاق نیفتد، که مبادا مردم فکر کنند که تقلب نشده است.

 

هشتم: تعداد طرفداران رئیس جمهور 24 میلیونی که جشن پیروزی اش را در میدان ولی عصر تهران گرفتند به پانصد هزار نفر نمی رسید، اما تعداد طرفداران موسوی که 12 میلیون رای آورده بود، سه میلیون نفر بود.

   

نهم: تعداد آرای کروبی در انتخابات از تعداد اعضای ستادش کمتر بود.

 

دهم: یکی از بزرگترین معجزات این انتخابات این بود که براساس آمارهای وزارت کشور معلوم شد مردم ایران 102 درصد خودشان هستند.

 

یازدهم: دولت تصمیم گرفت از 300 هزار نفر نیروهای نظامی برای شمارش آرا استفاده کند، ولی چون این نیروها کتک زدن را از شمردن بهتر بلد بودند، وزیر کشور نتیجه آرا را اعلام کرد و بعدا برای اثبات آن نتیجه از آن 300 هزار نفر استفاده کرد. آنها با باتوم و گاز اشک آور به مردم اثبات کردند که شمارش آرا درست است.

 

نتیجه گیری اخلاقی: آدمی که دروغ می گوید، حتما تقلب هم می کند.

نتیجه گیری ابزاری: از سه راه می توان آرای مردم را شمرد، با کامپیوتر، با دست، با چماق

نتیجه گیری سیاسی: مردم خوبند، بشرط اینکه تعدادشان را نشمرید.

*این یه ایمیل جالب بود که برام ارسال شده بود.



  نوشته های دیگران ()
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 1
بازدید دیروز:  2
مجموع بازدیدها:  1524
منوها
» درباره خودم «


با تو تا حق

» فهرست موضوعی یادداشت ها «

انتخابات .
» لوگوی وبلاگ «